|
یک شنبه 25 تير 1398برچسب:روز میعاد, :: 19:23 :: نويسنده : نرجس جلالی یزدی
تو اگر باز آیی من صمیمانه ترین شعر سرودن ها را میسرایم
وبه تو خواهم بخشید
قلبم را....
که پر است از شعر میخک سرخ
تو اگر باز آیی روز میعاد من است
روز میعاد مرا میرهانی ز خیال
میرسانی به بهشت موعود
تو اگر بازآیی روز میعاد من است .....
ادامه مطلب ... ![]()
یک شنبه 25 تير 1391برچسب:عطر خوش خاطرات, :: 19:14 :: نويسنده : نرجس جلالی یزدی
شیشه عطر دلم وقتی از طاقچه افتاد و شکست همه ی خاطراتم خوشبو شد ....
لیوان آب رو برویم به من خندید
اطلسی باغچه به من گفت چه بوی خوشی ...
حتی از من خوشبوتر
و من به او گفتم آری حتی از گلهای اقاقیا و نرگس هم خوشبو تر است
شاپرک سرگردانی که رو گلی نا آشنا نشسته بود گفت :
کاش شیشه عطر هرگز نمیشکست و من احساس میکردم که همه ی بوی خوش از من ساطع شده است
آن وقت تمام لحظات من پر شد از بوی خوش تنهایی ....
![]()
یک شنبه 25 تير 1391برچسب:تو را دوست میدارم, :: 19:13 :: نويسنده : نرجس جلالی یزدی
آنقدر تورا دوست دارم
که کوچ پرندگان مهاجر را به شهرمان دوست دارم
آن قدر تو را دوست دارم
که غروب سرد آخر پاییز را با قلبی گرم....
آن قدر تورا دوست دارم
که ماهی های گلی حوض ,روشنایی آفتاب را دوست دارند
و آن قد تو را دوست دارم
که اجازه نخواهم داد باد خاطرات خوشمان را با خود ببرد
![]()
25 تير 1398برچسب:تنها تو را میسرایم تنها تو را مینویسم, :: 19:28 :: نويسنده : نرجس جلالی یزدی
تو را بر گلبرگها مینویسم تو را بر روی باران تورا بر روی آسمان مینویسم تو را بر پر مرغ عشق تورا بر چشمه ها مینویسم تو را دوست دارم چنان مادری فرزند را تو را بعد از خدا مینویسم.....
مرا عشق تو باشد و بس چو داده چون خدا ,چون تو را مینویسم....
تقدیم به عزیزترینم زیباترینم دختر نازنینم زهره ادامه مطلب ... ![]() صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() |